افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

بالهایم

بالهایم ؟ بالهایم ؟ بالهایم ؟

رهایی رهایی رهایی

بالهایم ؟ بالهایم؟

مرا صدا میزنند

بالهایم؟

محرم نزدیک است....


غدیر یات

خمخانه تو عجب به جوش است غدیر

تا صبح ابد غرق خروش است غدیر

مستان به طواف میکده می آیند

ورد لبشان بانگ سروش است غدیر


غدیر یات

میخانه تو غدیری است میدانم

خاک ره تو امیری است میدانم

هر کس که ندارد به دلش عشق علی

عمرش همه در اسیری است میدانم


باده نسیان

داشتیم ... از تو سراغی هیچ نیست

بر سرای ما ، چراغی هیچ نیست

جام ما از باده ی نسیان پر است

بر دل ما غیر داغی ، هیچ نیست ...

ح.د

ادامه مطلب ...